غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک خورشید غبطه میخورد اینجا به نور اشک داودهـای مـرثــیـه از راه مـیرسـنـد با آیـههای تـشنه لبی از زبـور اشک یک شب به رونـمایی این شعـرها بیا در محفل صمیمی ما با حضور اشک بعد از هـزار سال نشد مرهـمی شود از کوچه باغ زخم تن تو عبور اشک لَـن تَـبـرُدَ مُـصـیـبـتُـکَ فـی قــلـوبـنـا گرم است از حرارت داغت تنور اشک در خواب نامت آمد و گـفتم نگریمت اما شدم دو مرتبه مغلوب زور اشک راز شفای نذریات این است مادرت در طبخ آن به جای نمک ریخت شور اشک آوردهاند… روی شما را زمین زدند اینجا شکست چون دل راوی غرور اشک |